شهر قونیه
اولین چیزی که با شنیدن اسم این شهر پرخاطره و بزرگ به ذهن هرکسی میرسد، بدون شک اسم حضرت مولانا و سبک و سیاق زندگی این عالِم بزرگ است. قونیه شهری پررمز و راز و پر از افتخار است که تقریباً در همهی ادیان از آن بهخوبی یاد شده است. باستانشناسان، قدمت آن را به دوران نوسنگی و عصر حَجَر نسبت میدهند. اما درواقع دوران شکوفایی این شهر باشکوه، زمان حیات مولانا بوده است.
در کتاب «ملت عشق» که شرححال زندگی مولوی و شمس تبریزی است؛ اینطور نوشته شده که: «در آن قرن، اغتشاش و غائلهای حاکم بود که نظیرش تا آن زمان دیده نشده بود. مسیحیان با مسیحیان، مسیحیان با مسلمانان، مسلمانان نیز با مسلمانان درحال ستیز بودند. به هرسویی میرفتید دشمنی و خصومت، به هر طرفی میچرخیدید اضطراب و حرص و طمع، به هر که برمیخوردید نگرانی از بابت آینده میدیدید؛ انتظاری پرتنش...
درست درمیانهی این هیاهو، در شهر قونیه، عالِمی مسلمان زندگی میکرد. این شخصیت ممتاز که اکثر مردم، «مولانا» به معنای سرور ما خطابش میکردند هزاران مرید و شیفته داشت.
قونیه در جنوب منطقهی آناتولی قرار دارد و شهری تاریخیست که پایتخت روم باستان بوده است. از طرفی بهدلیل قرارگرفتن در یک منطقهی جلگهای با آبوهوای مساعد، محلی مناسب برای کشاورزی است.
همانطور که گفتیم شهرت و محبوبیت این شهر تاریخی مربوط به مولانا جلالالدین است که همزمان با دوران سلجوقی در این شهر زندگی میکرده است. بعد از گذشت قرنها از دوران زندگی مولوی، این شهر بهدلیل موقعیت شهری و وجود دانشگاه و افرادی که درپی علم و دانش به آن میآیند؛ هنوز ماهیت علمی خود را حفظ کرده است و حال و هوای آن شبیه به زمانیست که مریدان و شاگردان مولوی و شمس برای کسب علم و عرفان در محضر آنها حاضر میشدند. قونیه شهری آرام و بهدور از هیاهوی معمولِ شهری مثل استانبول است و هنوز هم برای کسانیکه بهدنبال آرامش و سکوت هستند بهترین انتخاب است.
با کلوت در سفر به قونیه همراه باشید.
مراسم بزرگداشت مولانا در قونیه
هرساله در نیمهی دسامبر، عاشقان و مریدان حضرت عشق، مولانای بزرگ از تمام نقاط جهان در مراسم بزرگداشت مولانا در قونیه دورهم جمع میشوند. زن و مرد، پیر و جوان، سیاه و سفید همه و همه در کنار هم یادمان مولوی را همزمان با سالمرگ او در مراسمی باشکوه گرامی میدارند. انسانهایی که بهظاهر با هم غریبهاند اما نقطهی مشترک تمام آنها شناخت و آگاهی نسبت به مَنِش و ارزشهای والای مولانا در زندگی است. «جلال الدین محمد بلخی» یا همان مولانای مشهور از شاعران، دانشمندان دینی و عارفان بزرگ ایرانی بوده که شاگردان زیادی را تربیت کرده است. تمام اشعار مولوی با موضوع مدح و ستایش خداوند است و در تعداد زیادی از اشعارش به آیات قرآن اشاره کرده است. نقطهی عطف زندگی مولوی بزرگ، آشنایی او با شمس تبریزی و تمسک به آیین صوفیگری بوده است. در دهههای اخیر، موج آشنایی با عرفان شمس و مولوی در جهان بهشدت گسترش پیدا کرده و موجب شده عدهی زیادی از مردم دنیا با آیین صوفیگری و عرفان حضرت مولانا آشنا شوند.
اجرای مراسم آیینی رقص سماع در قونیه
احتمالاً محبوبیت سماع از زمان مرگ شمس بین صوفیان و پیروان این مسلک، بیش از پیش شد.
شاید روزی که مولوی به اصرار شمس و به احترام او حاضر شد این مراسم را در میدان شهر برگزار کند و عدهی زیادی چه موافق و چه مخالف به تماشای این مراسم آمدند؛ فکرش را هم نمیکرد که این رویداد در آینده، محفلی برای گردهمایی پیروان عرفان مولوی و شمس باشد.
در سالهای اخیر رقص صوفیانه و برگزاری مراسم سماع شهرت زیادی پیدا کرده است. باتوجه به این موضوع که رقص در مکتب اسلام حرام شده است و بهنوعی با ارزشهای دین در تعارض است؛ همواره موضوع برگزاری مراسم سماع، بین مسلمانان و پیروان مکتب مولانا جای بحث و اختلاف بوده است. رقص سماع درواقع گونهای از رقص است که چرخش بدن با حالت خلسه اتفاق میافتد و سابقهای تاریخی دارد.
توجیه حضرت مولانا و شمس در مورد سماع این بوده که تنها کسانی میتوانند این مراسم را برگزار کنند که بهمعنای واقعی به شناخت الهی رسیده باشند و هوای نفس از آنها دور باشد. تا بتوانند از بُعد مادی این حرکت گذر کرده و به حالت عرفانی آن دست پیدا کنند.
برای تماشای مراسم باشکوه رقص سماع با تور قونیهی کلوت همراه باشید.