در پی وقوع زلزلهی 7.3 ریشتری در ساعت 21:48 بیستویکمین روز آبان ماه سال 96 در شهر ازگله از توابع شهرستان سرپل ذهاب استان کرمانشاه، بیش از 480 نفر از هموطنان جان باختند و تعداد زیادی مجروح و بیخانمان شدند.
از همان ساعات اولیه، نیروهای کمکرسان مردمی و دولتی از نزدیکترین شهرهای سرپل ذهاب به سوی منطقه گسیل شدند و عملیات امداد اولیه، انتقال مصدومین و تجسس اجساد و حتی خاکسپاری را انجام داده بودند؛ ولی بهدلیل وسعت منطقهی تخریبشده، هنوز کمکرسانی برای تامین مایحتاج مردم بهطور کامل شکل نگرفته بود.
تجربه نشان داده که امداد مردمی بهشکل حضوی در منطقه، تا 3 روز بعد از وقوع فاجعه، امکانپذیر است. پس از آن باید کمکهای نقدی و غیرنقدی از راه دور و توسط نهادهای حرفهای مثل هلال احمر و نهادهای مرتبط مدیریت شده و شکل بگیرد.
صبح روز دوشنبه
بههمین دلیل، ضرورت تشکیل یک گروه امدادی و کمکرسان به پیشنهاد آقایان متینی، دهقان و فروغی با محوریت شرکت کلوت موجب شد تا روز دوشنبه مورخ 22/8/1396 گروهی از لیدران، مسافران همیشگی و مدیران کلوت، یک کارگروه امداد و کمکرسانی تشکیل دادند. بعد از بررسی شرایط و وضعیت موجود قرار بر این شد که تیم کلوت همراه همسفران همیشگیاش وارد عرصه شوند و در گام اولیه شماره حسابی در بانک ملت برای کمکهای مردمی معرفی شود. در قدم بعد دفتر کلوت برای جمعآوری کمکهای غیرنقدی معرفی شد.
عصر روز دوشنبه
در ساعت 3 بعد از ظهر همان روز، گروهی 6 نفره به سرگروهی امیرحسین رستمی، همراه 3 دستگاه وانت هایلوکس جهت ارسال کمکهای اولیه و شناسایی مناطق زلزله زده، عازم منطقه شدند.
عصر همان روز، محل دفتر کلوت، شروع فرآیند جمعآوری کمکهای غیرنقدی اهدایی همسفران کلوت اتفاق افتاد.
روز سهشنبه
روز سهشنبه بیستوسوم آبان ماه و دو روز بعد از وقوع فاجعه، یک گروه 8 نفره به سرگروهی «محمد متینی صدر» همراه سه دستگاه هایلوکس، یک دستگاه پاجرو و یک دستگاه کامیون پنج تن، پس از بارگیری به منطقه اعزام شدند.
در دفتر کلوت هم در این روز، هیجان عجیبی وجود داشت. زنگ تلفنها، یکی پس از دیگری به صدا درمیآمدند یک نفر، وجه نقد واریز کرده بود و فرد دیگر پیگیر ارسال کالا بود. زمان بارگیری هدایا جلوی دفتر کلوت در محل خیابان ولیعصر، مردم برای اهدای اقلام موردنظرشان، شوق زیادی داشتند. همسفران و همراهان کلوت، پابهپای لیدرها درتفکیک و انتقال وسایل به درون وانتها و کامیون کمک میکردند. پیرمردی چند ورق قرص همراه خود آورده بود و میگفت: توان من در همین حد است. فرد دیگری چند کیسه آرد آورده بود و در همین گیرودار وانتی پر از لوازم بهداشتی از طرف یکی از مسافران رسید.
یک گروه 5 نفرهی کلوت هم از منطقهی دیگری از تهران به سرپرستی محمد قاضی با یک دستگاه هایلوکس و یک دستگاه پازن عازم منطقه شدند. یک گروه 2 نفرهی دیگر نیز از همدان با یک دستگاه وانت نیسان سفارشات محمد متینی را خریداریکرده و به گروه ملحق شدند. این سه گروه، شب هنگام وارد شهر کرمانشاه شده پس از اقامتی کوتاه در شهر بهسوی سرپل ذهاب حرکت کردند.
روز چهارشنبه
روز بیست و چهارم، هر سه گروه در منطقهی سرپل ذهاب، با هماهنگی تیم روز اول به محل پادگان تیپ 35 ارتش هدایت شدند تا در عملیات ساماندهی و تفکیک لوازم، جهت ارسال حضور داشته باشند.
از آنجا که تصمیم داشتند اقلام ارسالی توسط اعضای همین تیم بهدست مردم زلزلهزده برسد؛ زمانیکه توسط نیروهای ارتش از وجود مناطق کوهستانی صعبالعبور که امکان امدادرسانی به آنها وجود ندارد، مطلع شدند به سمت آنجا حرکت کردند.
لوازمی که برای انتقال به مناطق کوهستانی ازگله بارگیری شد عبارت بودند از: چادر، پتو، کیسه خواب، لوازم بهداشتی، نان، آرد، برنج، روغن، آب آشامیدنی، دارو، لباس، کفش، دمپایی و لوازم گرمایشی که باکمک نیروهای ارتش دراختیار زلزلهزدگان قرار گرفتند.
عصر همان روز به دشت ذهاب، مرکز اصلی زلزله برگشتند و تیم به 2 گروه تقسیم شد. یک گروه به روستاهای اطراف رودخانهی دشت ذهاب و گروه دیگر به روستای قلمه حرکت کرد. عملیات کمکرسانی و امداد تا ساعت 9 شب بهطول انجامید. در پایان به پادگان 35 ارتش برگشتند.
روز 5 شنبه
25 آبان ماه پس از چیدمان و بارگیری تمام لوازم ارسالی از تهران، مجددا تیم به دو گروه تقسیم شد و گروهی به شرق سرپلذهاب و مابقی بهطرف کوهستان دالاهو رفته و سپس بهسوی منطقهی ثلاث حرکت کردند. در این عملیات به 5 روستا کمکرسانی شد.
گروه کلوت، شب با اتمام توزیع اقلام ارسالی بهسمت جوانرود و سپس کرمانشاه بازگشتند. هنگام ورود به شهر جوانرود حضور مردم زلزلهزده در محیط برای تقدیر و تشکر و پذیرایی آنها از تیم کلوت با چای، سوپ گرم، خرما و حلوا از زیباترین لحظههای سفر ویژهی کلوت به کرمانشاه بود.
بررسیهای اولیه
در دشت ذهاب، اکثر ساختمانها بهدلیل مقاومت پایین سقفها و عدم استفاده از تیرآهنهایی با قطر استاندارد فرو ریخته بودند. مدار سچند روستا آسیب خیلی کمی دیده بودند که این موضوع بیانگر نظارت بر ساخت مدارس و استحکام بیشتر آنها بود.
اما در بیشتر شهرکها، اغلب خانهها ویران شده بودند و ساکنین آنها میبایست در حیاط خانهها و داخل چادر زندگی کنند. شاید بتوان چند روزی در هوای تقریبا 0 تا 5+ درجه سَر کرد ولی بعد از شروع سرما، زندگی بسیار سخت خواهد بود.
نتیجهی امدادرسانی به شرح زیر است:
- نیروهای هلال احمر، ارتش و سپاه کاملا روی منطقه اشراف داشته و در ساعات اولیه، امداد وکمک خود را به زلزلهزدگان رسانده بودند.
- وجود گروههای باتجربه، کنار نیروهای دولتی برای امدادرسانی مردمی ضرورت داشت.
- عدم شناسایی سریع مناطق تخریبشده از سوی مدیریت بحران، باعث کندی عملیاتی بود.
- سرعتعمل تشکیل تیمهای کمکرسان و عزیمت آنها به منطقهی زلزلهزدهی سرپل ذهاب قبل از شلوغی منطقه توسط افراد عادی (باتوجه به همزمانی با تعطیلات) باعث آرامش خیال مردم آسیب دیده شده بود.
مناطق تخریبشده
بهنظر میرسد بیشترین تخریبها در دشت ذهاب صورت گرفته و شدت آن بسیار زیاد است؛ درحدیکه بدون کمکهای دولتی بازسازی این مناطق امکانپذیر نیست. روستاهایی که در مجاورت مناطق کوهستانی قرار گرفته بودند آسیب کمتری دیدند و مردم تنها نگران پسلرزهها و همینطور هوای سرد آینده بودند.
نیازها
همانطور که تجربه نشان داده است در چنین حوادثی بیشترین درخواست کمک از سوی مردم آسیبدیده، ازهفتههای بعد از وقوع فاجعه، شکل خواهدگرفت تا مردم این نواحی آرام آرام زندگی از دسته دادهی خود را از سرگیرند.
هزینه هایی شامل
- مجروهینی که طول درمان آنان بلند مدت است.
- خاکبرداری خانههای ویرانشده
- ساخت ساختمان دارای استاندارد و تهیه لوازم خانگی و گرمایشی نیاز اصلی
برآورد هزینهی این نیازها با توجه به میزان خسارات و تعدد خانوارهای خسارتدیده از سوی نهادهای مردمی امکانپذیر نیست؛ اما همکاری، هماهنگی و ادغام نهادهای مردمی کنار هم میتواند نقشآفرین باشد.
پیشنهاد اجرایی
این گروه امدادی در هفتههای آینده، برای بررسی دقیقتر نیازهای مردم منطقه، سفری دیگر خواهند داشت تا بتوانند کمکهای نقدی جمع شده را بهصورت هدفمند تزریق کنند.
امیدواریم کمتر شاهد خسارتهای ناشی از فجایع اینچنینی در ایران عزیزمان باشیم و با بهبود زیرساخت مناطق مختلف آسیبهای وارده را به حداقل میزان ممکن برسانیم.