مکان: چالدران
شاخصه: شهری تاریخی که محل وقوع جنگ چالدران بوده است.
شهر تاریخی چالدران در آذربایجان غربی منطقهای استراتژیک بوده که محل وقوع یکی از بزرگترین جنگهای دوران خودش بوده است. بقایای بهجامانده از این جنگ تاریخی محدود به گورستانی از کشتههای جنگ و تندیسها و مجسمههاییست که در گوشه و کنار شهر بهجاماندهاند.
جنگ چالدران، نخستین جنگ بین دولت صفوی به فرماندهی شاه اسماعیل و دولت عثمانی به فرماندهی شاه سلیم اول در شمال غربی ایران و در مکانی به نام چالدران در سال 920 قمری شکل گرفت.
جنگ چالدران به دلیل افزایش قدرت حکومت عثمانی در مشرق و همچنین نابودی بیکنشینها و تصرف شهر آناتولی (ترکیه امروزی) توسط دولت عثمانی و از سوی دیگر افزایش قدرت طریقت صفویه و پاگرفتن جنبش قزلباشان صورت گرفت که منجربه تشکیل حکومت صفویه و رواج مذهب تشیع شد.
این نابسامانیهای به وجود آمده در هر دو کشور باعث ایجاد اختلافات زیادی شده بود، از طرفی حکومت صفویه به کمک نورعلیخلیفه توانست نیروهای آناتولی را شکست دهد و با جمع آوری ارتشی، شهر توقاف را تصرف کرده و به نام شاه اسماعیل، خطبه بخواند.
اما در قلمروی عثمانی شاه سلیم اول درحال حل مشکلات و نابسامانیهای حکومت خود بود که بسیاری از این مشکلات از سوی حکومت صفویه در ایران بهوجود آمده بود. شاه اسماعیل همیشه و بدون هیچگونه ترسی از «سلطان احمد» برادر «شاه سلیم اول» حمایت میکرد که این موضوع باعث ایجاد تنشهای زیادی بین این دو برادر شده بود، شاه سلیم با هلاکت تمام مدعیان حکومتی توانست به جایگاه خود ثبات بخشد، اما بازهم شاه اسماعیل پسر سلطان احمد را که «سلطان مراد» نام داشت، در کشور خود و در فارس پناه داد و قلمروی کوچکی را به او اعطا کرد.
با افزایش روزافزون قدرت حکومت عثمانی، شاه سلیم اول در 23 محرم سال 920 قمری، از اردنه به سمت آذربایجان حرکت کرد و با کتابت نامهای برای عبیدالله خان ازبک او را نیز به ترغیب جنگ با ایران وا داشت. لشکریان شاه سلیم در روز 19 جمادی الاولی سال 920 قمری به صوشهری، ابتدای حکومت صفویه رسیدند.
آرایش نیروهای هر دو کشور در جنگ چالدران
قشون اصلی حکومت عثمانی «ینیچریان»های(فرزندان مسیحیان اروپایی) مسلح به تفنگ و شمشیر بودند. شتران و استران بارکش را بهصورت سدی محافظ برایینی چریانها قرار داده بودند و همانند یک سد از آنها محافظت میکردند، اما این تمام ارتش شاه سلیم نبود و او به همراه خود در جنگ چالدران دویست توپ و یکصد خمپاره بههمراه داشت و خود نیز در بالای تپهای مشرف به منطقه جنگی قرارگرفته بود و نظارهگر میدان نبرد بود.
برخلاف حکومت عثمانی که سربازانش خسته و مریض شده بودند، لشکرِ شاه اسماعیلِ صوفی را نیروهای سرزنده و آمادهی کارزار تشکیل داده بودند. اما سلاحهای ارتش شاه اسماعیل، کمانهای چاچی و گرزهای آهنین بود و هیچگونه سلاح خمپاره اندازی به همراه نداشتند. آرایش اصلی نظامی لشکر ایران بهصورت میمنه و میسره و شامل قلب لشکر بود و خود شاه اسماعیل با گروه زبدهای از سوارکاران در جناح کناری مستقر شده بود.
اتفاقات جنگ چالدران
صفویان در ابتدای جنگ چالدران پیروز میدان بودند، اما دیری نپایید تا مجبور به عقبنشینی شدند، زیرا آتش توپخانهی شاه سلیم اول بسیار سنگین و مهیب بود، در همین حین شاه اسماعیل خود به میدان جنگ آمد و جناحهای ارتش را بهسوی دشمن روانه ساخت و توانست با استفادهی هوشمندانه از قماش خود بخش چپ ارتش شاه سلیم اول را نابود سازد، اما او گرفتار توپخانهی سنگین ارتش عثمانی شده و زخمی میشود و در همین حین فردی بهنام «میرزا سلطان علی» که شباهت زیادی به شاه اسماعیل داشت خود را به جای او جا زده و اسیر میشود و خضرآقا، که یکی از قماش ارتش ایران بود، اسبش را به شاه داده و باعث فرار شاه اسماعیل از جنگ میشود.
سلطان سلیم که پیروز جنگ چالدران بود این فرار را نیرنگی برای نابودی ارتشش دانست و از تعقیب شاه اسماعیل سرباز زد و این گونه جنگ چالدران با شکست ایران از حکومت عثمانی خاتمه یافت.